- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شاداب/ قصه باشوی کوچک و آبیها بالاخره به سر رسید. آن هم با نامهای که روز گذشته باشگاه شباب الاهلی به استقلال نوشت و با درخواست این تیم مبنی بر از سر گرفتن مذاکرات بر سر مهدی قایدی مخالفت کرد. الاهلی درحالی اعلام کرد قایدی در فصل جدید، در لیگ این کشور به میدان خواهد رفت که خیلیها امیدوار بودند پسر ریز نقش جنوبی را بار دیگر با لباس استقلال در مستطیل سبز ببینند. اما واکنش اینستاگرامی قایدی در وهله اول، پست اینستاگرامی باشگاه اتحاد کلباء امارات و نیز استوری همسر قایدی درباره تیم جدید شوهرش، همگی دست به دست هم داد تا پایان آبیها و مهدی به طورقطعی ثبت شود. ابتدا قایدی با انتشار پستی در صفحه اینستاگرامش خود را یک استقلالی خواند تا در پیامی تلخ برای هوادارانش، جدایی خود را از استقلال قطعی بداند: «داستان جداییهای من انگار تمومی نداره. خیلی دلتنگم و خیلی دلم میخواست کنارتون بمونم. بنا به دلایلی که نیاز به توضیح نداره، مجبورم بازم خداحافظی کنم. شاید خیلی از جداییها ساده باشن اما برای من که عاشق تکتک شما هوادارها هستم این جدایی پر از رنج و درد و مشقت هست. من مجبورم ازتون جدا شم. انگار مسیر من و شما باز یکی نیست. یه بار گفتم دوست دارم هواداران استقلال روزهای شیرین و شادی رو تجربه کنن چه با من چه بی من. دلم راضی به این حرف نیست ولی من باید ازتون جدا شم. باید به قراردادی که بسته شده پایبند باشم. رفاقت و رابطه من با شما دلی بسته شده و به این راحتی از بین نمی ره. اما قول میدهم یه روز وقتی که آسمون بیشتر از همیشه آبی بود، وقتی شرایط برای رقابت تو همه زمینهها متعادلتر بود، برگردم، توی چشمای آبیتون نگاه کنم و باهاتون شادی کنم. من مهدی قایدی پسر استقلال هستم. این رو هیچوقت فراموش نکنید. خدانگهدار تا یه روز خوب.» نکته جالب توجه این که سیداحمد خمینی، فرزند حسن خمینی، نوه امام خمینی(ره) کامنتی زیر پست قایدی منتشر کرد و نوشت: «وظیفه فراری دادن ستارههای استقلال درست انجام شد. استقلال مظلوم!» بلافاصله بعد از انتشار پست قایدی و درحالی که استقلال اعلام کرده بود باشگاه شباب الاهلی قصد فروش قایدی را ندارد، باشگاه اتحاد کلباء امارات با انتشار پستی باعث شد شایعات جدیدی در باره انتقال قایدی به این تیم مطرح شود. هنوز چند دقیقهای از انتشار این پست نگذشته بود که همسر قایدی هم دست به کار شد و با بازنشر عکسی که پیشتر صفحه اینستاگرام اتحاد کلباء منتشر کرده بود، تیم جدید همسرش را لو داد و بهنوعی انتقال این بازیکن به تیم فرهاد مجیدی را تایید کرد و نوشت: «امیدوارم بهترینها برایت رقم بخورد پسر آبی.» جدایی باشوی کوچک از استقلال و پیوستن او به تیم اتحاد کلباء امارات درحالی قطعی شد که دیروز امیر حسین حسینزاده هم با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام خود حضورش در جمع آبیپوشان را منتفی دانست تا از وضعیت قرمز در استقلال به طور رسمی رونمایی شود. حسینزاده درحالی خبر داد که بهدلیل توافق نداشتن دو باشگاه حضورش در این تیم منتفی شده که حالا با نبود محبی، قایدی و حسینزاده در استقلال، شرایط کار برای جواد نکونام سخت و سختتر شده. این درحالی است که پیشتر و بعد از مطرح شدن ماجرای جدایی محبی و قایدی از استقلال، جواد نکونام سرمربی استقلال دست روی حسینزاده گذاشت و تاکید کرد که شرایط برای برگشت او فراهم شود اما توافق استقلال و باشگاه شارلروای بلژیک بر سر حسینزاده به دو دلیل نهایی نشد. نخست اینکه طبق قوانین جدید نقل و انتقالات امکان بازگشت حسینزاده بهعنوان بازیکن قرضی به تیم استقلال وجود نداشت. فدراسیون فوتبال قانونی را وضع کرده که از این پس لژیونرها نمیتوانند بهعنوان بازیکن قرضی به تیمهای ایرانی برگردند. همین مسئله هم باعث شد استقلال بحث خرید قطعی حسینزاده را مطرح کند که درخواست باشگاه بلژیکی برای فروش این بازیکن از توان مالی باشگاه استقلال خارج بود. شارلروا برای فروش امیرحسین ۸۵۰ هزار یورو میخواست و این رقم از توان مالی استقلال خارج بود. در این بین استقلال اعلام کرد حاضر است ۳۰۰ هزار یورو برای خرید امیرحسین پرداخت کند ولی اختلاف مالی شدید دراین پرونده در نهایت مانع از بازگشت این بازیکن خلاق به اردوی آبیها شد. شرایط بحرانی استقلال آن هم زمانی که هنوز فصل جدید شروع نشده، واکنش اینستاگرامی نکونام را به دنبال داشت تا سرمربی استقلال در مواجهه با حواشی نقلوانتقالات و اقتصادی در باشگاه کنایهای به حال و روز تیمش بزند و بنویسد: «هواداران عزیز استقلال. من نمیتوانم تنها با همهچیز بجنگم. بیچاره استقلال و هوادارانش، بیچاره این باشگاهی که شده بازیچه.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ما از ژاپن و ژاپنیها چه میدانیم؟ به سرزمین شکوفههای گیلاس و آفتاب تابان معروف است. تماشاگران فوتبال بعد از هر مسابقه، تا ورزشگاه را تمیز نکنند، به خانه نمیروند. مدرسههای ژاپن روش متفاوتی برای پرورش دانشآموزانشان دارند و مسئولان وقتی اشتباه میکنند یا پرواز فرودگاهها با تاخیر انجاممیشود تا کمر خم میشوند و رو به مردم از آنها عذرخواهی میکنند. گفته میشود اولین امپراتوری ژاپن 660سال قبل از میلاد مسیح تشکیل شدهاست. ساکنان اولیه ژاپن «آینوها» قد بلند و ریش انبوه داشتند و ظاهرشان با ژاپنیهای امروزی متفاوت بود اما مرام و مسلک ژاپنیها در تربیت و روحیات جمعی دستنخورده باقی ماندهاست. شاید الان در ذهن شما هم سوالات مختلفی درباره روحیات ژاپنیها میچرخد و دوستدارید پاسخش را بدانید. دکتر امیرباقر مدنی در بخشهایی از کتاب «ژاپن چگونه ژاپن شد؟» به بیشتر این سوالات پاسخ داده و درباره این که چطور ژاپن در مدت کوتاهی به یک کشور پیشرفته و صنعتی تبدیل شدهاست، سخن گفته. او معتقد است بخشی از این پیشرفت از روحیات جمعی ژاپنیها تاثیرگرفته که از دوران کودکی به آن ها آموزش داده و در شخصیتشان نهادینه میشود. در واقع پاسخ را باید در سیر تحولات اجتماعی و آمادگیهای فرهنگی این کشور پیدا کرد. ما در پرونده امروز زندگیسلام با تکیه بر این کتاب، به بخشهایی پرداختیم که نشانمیدهد رفتارهای مسئولانه ژاپنیها از کجا شکل میگیرد و یک شبه به وجودنمیآید. البته قصد موافقت یا مخالفت با آنها را نداریم!
وقت، طلایِ بیبروبرگرد ژاپنیها
«وقت طلاست» همان موضوعی است که کشورهای صنعتی در زمان خیز اقتصادی به آن توجهداشتند. تشویقهای اخلاقی، پرداخت پاداشهای مادی یا جریمه و تنبیه مالی هم از روشهایی بود که سعی میکردند کارکنان را با آن به کار زیاد و صرفهجویی در وقت مایلکنند. اما در ژاپن لازم نبود روی این کارها تاکید زیادی شود چون قبل از شروع دوره صنعتی هم در ژاپن، زمان مهم و ارزشمند بود. ژاپنیها به استفاده تماموکمال از وقتشان عادتداشتند و اگر جایی نیاز به این کار بود، همکاران فرد به او تذکرمیدادند. زمان برای آنها آنقدر مهم بود که ژاپنیها قبل از اختراع ساعت شنی، برای برآورد زمان یک معیار دیگر داشتند و آن آتش بود. چند مثال برایتان میآوریم. در نوشتههای ژاپنی که در طول دورههای مختلف منتشر شدهاست، مقدار زمینی که یک کشاورز در طولروز باید روی آن کارکند مشخصاست، حتی زمان استاندارد لازم برای کشت در زمینهای مسطح و کوهستانی بهطور جداگانه برآورد شدهاست. نوشتههایی هم وجوددارد که برای کشاورزان نوعی راهنمای رهایی از فقر است. برای مثال در این نوشتهها آمدهاست: اگر میخواهید فقر را پشت سر بگذارید باید سحرخیزباشید به طوریکه بتوانید در روز دوساعت بیشتر از گذشته کارکنید. در این صورت در طول سال 720ساعت کار بیشتر انجام دادهاید که برابر با دو ماه کار معمولی است؛ در حالی که در این مدت دو ماه هزینه اضافی نداشتهاید چون غذای اضافی نخوردهاید اما به اندازه دو ماه به درآمد شما اضافه شدهاست.
در اختیارِ خانواده، همسایه، محل کار و جامعه
انضباط و وقتشناسی ژاپنیها یکشبه به وجودنیامدهاست و ریشه در آیینهای قدیمی شان دارد که طبق آن کارکردن، یک عمل مقدس است. یک ژاپنی کارمیکند چون میداند جامعه از او انتظار دارد. کودکان از همان سنین پایین یادمیگیرند وقت و وجود انسان متعلق به او نیست و در درجه اول به دیگر افراد خانواده، همسایه، محل کار، روستا و جامعهای که در آن زندگیمیکند، تعلق دارد. بد نیست بدانید توکیو برخلاف شهرهای اروپایی به استثنای فروشگاههای بزرگ، زیبا و پرتردد که هفت روز هفته تا دیروقت باز هستند، جاذبه مهم دیگری ندارد. کوچهها تنگ و بعضی ساختمانها زشت است. بیشتر کوچهها در ژاپن نامی ندارند و خارجیها برای پیداکردن نشانی همیشه با مشکل مواجه می شوند، اما اگر در ژاپن از یک ژاپنی نشانی را بپرسید، او به جای این که با اشاره به شما بگوید چگونه به محل مدنظر برسید، خودش همراهیتان میکند و خود را موظف میداند تا جلوی آن محل با شما بیاید و آن را به شما نشاندهد و برگردد،حتی اگر این کار 5 یا 10دقیقه و بیشتر از وقت او را بگیرد. در ژاپن معطل جلسهها نمیشوید، یعنی اگر قرار است همه ساعت 8 در محلی جمع شوند، بعید است دعوتشدگان ساعت 8:30 یا 9 وارد جلسه شوند. تاخیر در حرکت قطار، هواپیما و اتوبوس انگشتشمار است و اگر اتفاق بیفتد حتما با عذرخواهی همراه است. آنها زیاد اهل بحث و جدل نیستند و سوءتفاهم را با سکوت تحملمیکنند. چون قوانین روشن و واضح نوشته شدهاست، قاضیها به نتایج مشابهی میرسند و مردم میتوانند نتیجه را قبل از دادرسی پیشبینیکنند به همین دلیل سعیشان بر این است که بدون هزینه و معطلی در خارج از دادگاه به توافق برسند.
سوادآموزی، مهمترین سرمایهگذاری خانوادهها
سوادآموزی یکی از میراثهای فرهنگی ژاپن است به طوری که برای خانوادهها مهمترین سرمایهگذاری تقبل هزینه آموزشوپرورش فرزندان است. هدف از پس انداز هم در درجه اول تامین هزینه تحصیلات فرزندان در آینده است و درصد قابل توجهی از درآمد خانوادهها صرف تحصیلات فرزندان میشود. ژاپنیها حتی اگر در طبقات پایین جامعه زندگیکنند به کتابخواندن علاقهدارند. مردم ژاپن از دوره سلسله توکوگاوا علاقه زیادی به آموزش و تحصیل فرزندان خود نشانمیدادند. به شکلی که روستاییان این کشور در قرن هجدهم با کمک یکدیگر در روستاهای خود مدرسه راهانداختند. اینطور شد که در هنگام انقلاب میجی حدود43درصد مردان ژاپنی میتوانستند بخوانند و بنویسند در حالی که در همان زمان این رقم در پاریس 30درصد و در روسیه و چین تنها 15درصد گزارش شدهبود. شاید عجیب باشد اما وقتی 800سال پیش در چین اولین مدرسه غربی افتتاح شد تنها دو نفر میتوانستند کتابهای غربی را بخوانند اما در ژاپن 500نفر با این زبان آشنابودند.
تمرین کارِ گروهی
مشقِ هر شب ژاپنیها
باسوادکردن تنها هدف ژاپنیها نیست. خانواده و جامعه از همان اول برای پرورش روحی و جسمی جوانان و تقویت اعتمادبهنفس آنها وقتمیگذارند. پدرومادرها سعی میکنند با روشهای مسالمتآمیز با بچهها رفتارکنند. اگر بچهها اشتباهکنند به جای تنبیه، سرزنش میشوند. والدین هر وقت بخواهند میتوانند به کلاسهای درس کودکان خود بروند، در انتهای کلاس بایستند و به همراه دیگر پدرومادرها رفتار فرزندشان را در کلاس درس ببینند. معلمها برای تقویت اعتمادبهنفس بچهها میخواهند در زمان حضور و غیاب با صدای بلند حضور خود را اعلامکنند. همچنین هر دانشآموز فرصتی چنددقیقهای دارد تا درباره مسائل ساده و مختلف در کلاس صحبتکند و ضعف کار خود را بگوید. به کودکان آموزش دادهمیشود که راه موفقیت در زندگیکردن با دیگران است و حتی اگر رقابتی هم در کارباشد، موفقیت هر فردی در گرو موفقیت گروه است. چطور آنها را با کارگروهی آشنا و از فردگرایی دورمیکنند؟ بهطور معمول بچهها را در کلاس به گروههای چهار یا پنج نفره تقسیم میکنند تا تکالیفشان را به طور جمعی انجام دهند و بچهها به این شکل از کودکی به کار گروهی عادتمیکنند. البته کار گروهی برای بزرگترها هم ارزشمند است. برای مثال ژاپنیها در جلسات سعیمیکنند برای نظرات هم وقتبگذارند، نظرها را به هم نزدیک کنند و به نتیجهای برسند که مورد قبول جمع است. بهطور کلی خودمحوری در ژاپن اصلا پسندیده نیست و تاکید بر کارگروهی و پرهیز از فردگرایی پایه و اساس تعلیم و تربیت است.
از روی زمینخوابیدن
تا ستایش روح اجداد
وقتی اسم ژاپن میآید، بعضی خیالمیکنند مردم هنوز شبیه فیلم و سریالها با کیمونو و لباسهای محلی در شهر راه میروند. ژاپنیها تا جایی که توانستهاند مانند تزیین داخل ساختمانها رسومشان را حفظکردهاند اما چون پوشیدن روزانه کیمونو و کارکردن با آن دستوپاگیر است، برخلاف هندیها آن را کنارگذاشتند. در ادارات و دانشگاهها بیشتر لباسهای معمولی میپوشند ولی در اعیاد و مجالس رسمی با کیمونو و لباسهای محلی ظاهر میشوند. البته بیشتر ژاپنیها در خانه، از لباسهای راحت و سنتی ژاپن استفادهمیکنند. آن هابه شدت موسیقی غربی گوش میدهند. مانند نسلهای گذشته خود احترام و ستایش روح اجداد، خوابیدن روی زمین به جای تختخواب و احترام زیاد به بزرگ تر پای ثابت ارزشهایشان است. نمونه دیگر این که ژاپنیها هیچ وقت قید غذاهای ژاپنی را نمیزنند. آنها روی حفظ عادت های غذایی خود محکم هستند. با وجود علاقه پیداکردن به گوشت هنوز غذاهای سنتی خود را ترجیح میدهند به ویژه که ثابت شده دلیل عمر زیاد مردم ژاپن خوردن غذاهای مختلف دریایی، سبزیجات تازه، حبوبات و ماهی به مقدار فراوان است. بهتر است بدانید ژاپنیها و ایسلندیها (که آنها هم ماهی زیاد مصرف میکنند) بالاترین طول عمر متوسط در جهان را دارند و ساکنان این دو کشور کمتر دچار بیماریهای سخت میشوند.
طرفداران سرسخت و واقعی تمیزی
کار به ویژه کار جسمانی در ژاپن عار نیست و خوار شمردهنمیشود. پاکیزه نگهداشتن محیط یکی از مواردی است که همهجا میتوان مصداقش را دید. قسمت زیادی از نظافت مدرسه را دانشآموزان به همراه معلم انجاممیدهند و این رویه باعث میشود تعداد فراشهای مدرسه خیلی کم باشد. در دبیرستانها توجه به نظافت، فراتر میرود و دانشآموزان دختر و پسر علاوه بر تمیزکردن کلاسها به طور گروهی خیابانهای اطراف مدرسه خود را جارومیکنند. تمرین این کار از کودکی باعث شده ژاپنیها در سنین بالا هم به حفظ تمیزی و زیبایی شهرشان اهمیتبدهند. حتی در بعضی خیابانهای فرعی و کوچهها، ساکنان محله پیشبند میبندند و پیادهروهای اطراف خانهشان را تمیزمیکنند. نتیجه این کار بهخصوص در زمستان و زمان بارش برف خودش را نشانمیدهد و رفتوآمد را برای همه آسانمیکند. کسانی که به ژاپن سفرکردهاند میگویند در ژاپن کسی با بستنی قیفی یا نوشیدنی، راه نمیرود. اگر بخواهید این کار را بکنید صاحب مغازه یا فروشگاه به دنبالتان میآید و از شما میخواهد جلوی مغازه بمانید، زباله را در سطل زباله جلوی مغازه بیندازید و بعد به راه خود ادامهبدهید. یکی از سنتهای قدیمی ژاپن که هنوز دیده می شود، درآوردن کفشها موقع ورود به منزل و استفاده از دمپایی تمیز است که مهمان و صاحبخانه نمیشناسد. این کار در مدارس هم توسط دانشآموزان و کارکنان انجام میشود یعنی آنها قبل از ورود به راهروها باید کفشهای خود را دربیاورند و از کفشهای کتانی مخصوص استفادهکنند. بخش زیادی از مردم در خانههای 30، 40 متری معروف به «لانه خرگوشی» زندگی میکنند و حمام ندارند، حمامهای عمومی در هر محله و کوچهای دیدهمیشود و ساکنان آپارتمانهای کوچک هر روز برای شستوشو، صابون و حوله به دست به این حمامها میروند.
خرده فرهنگهای آیندهساز
انعامدادن و گرفتن در ژاپن اصلا مرسوم نیست. کارکنان رستوران و هتلها، رانندههای تاکسی و ... انتظار دریافت انعام ندارند و گرفتن آن را کسر شأن میدانند. در ژاپن، تکدیگری جایی ندارد. آن بازی را به خاطر دارید که در آن 9 صندلی میگذاشتند و میگفتند 10 نفر دور صندلیها بچرخند و به محض دیدن یا شنیدن علامت، هرکس برای خودش جا بگیرد؟ حتما یادتان هست که در آن بازی هرکس نتواند جا بگیرد باختهاست، اما در ژاپن این بازی شکل دیگری دارد و به بچهها میگویند اگر یک نفر روی صندلی جا نشود همه باختهاند. در نهایت بچهها سعیمیکنند جوری روی صندلیها بنشینند و یکدیگر را در بغل بگیرند که کسی بیرون نماند. ژاپنیها توجه زیادی به پرورش گل و گلآرایی و درختکاری دارند. مسئولان مدرسهها در بیشتر فصلهای سال برای دانشآموزان محیطی به منظور پرورش گل مهیا میکنند، آنها را برای شناخت پدیدههای جغرافیایی و آشنایی با اهمیت حفظ محیطزیست به گردشهای گروهی منظم میبرند و خلاصه این که مدرسه در ژاپن نقش اصلی پرورش افکار و ارزشهای ژاپنی را برعهدهدارد.
ژاپنی نیستی، این جا نمان!
شاید برایتان عجیب باشد اما عقیده «ژاپن فقط جای ژاپنیهاست» در این کشور، پرطرفدار است. آنها با گردشگران خارجی که برای مدتکوتاهی به ژاپن آمدهاند و قصدشان بازدید است، بسیار مودب و مهربان هستند. اما بنا به شنیدهها،خارجیهایی که برای کار و فعالیت بلندمدت به ژاپن میآیند هرگز پذیرفتهنمیشوند. طوری که چینی ها و کرهایهایی که دو یا سه نسل در ژاپن زندگیکردهاند هنوز شهروند این کشور به حسابنمیآیند. حتی غربیها در گرفتن اقامت دایم مشکل دارند و به راحتی موفق به تمدید آن نمیشوند. دانشجوهای خارجی مقیم ژاپن در گروهها پذیرفتهنمیشوند و اوضاع رنگینپوستها بدتر است. اینها در حالی است که ژاپن اولین کشوری بود که در کنفرانس صلح ورسای در سال 1918 با توجه به نژاد زرد خود مسئله رفع تبعیض نژادی را مطرحکرد، اما بعد از این که اشغال ژاپن تمامشد، بچههای سیاهپوستی را که حاصل ازدواج زنان ژاپنی با سربازان آمریکایی بودند،به برزیل فرستادند تا بتوانند نژاد خود را خالص نگهدارند. مسئله دیگر تبعیض جنسیتی در ژاپن است که اگرچه نسبت به گذشته کمشده اما وجوددارد. برای مثال ممکن است خانم هابه همراه همسر خود به مهمانیها دعوتنشوند یا در شهرهای کوچک زنان را وادارمیکنند شبیه برخی شهرهای ایران به هر طریقی با شوهر خود بسوزند وبسازند اما درخواست طلاق ندهند. در صورتی که مرد حق دارد زن را به دلیل پرحرفی طلاق بدهد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
«آغاز گفتوگوی سیاسی و همهجانبه با غرب اعم از اروپا و آمریکا مناسبترین راه باقی مانده است.» این عباراتی است که علیاکبر صالحی، وزیر امور خارجه کشور در دولت دهم و رئیس سازمان انرژی اتمی در دولتهای یازدهم و دوازدهم کنار هم قرار میدهند. نکته اما این جاست که برای کمک به باز شدن گره کور مناسبات ایران و آمریکا، بیش از این که به شناخت ساختار تصمیم گیری ایران و جهت گیری های جمهوری اسلامی نیاز باشد، باید جهت گیری های ایالات متحده و ساختار تصمیم گیری آمریکا را شناخت.مشکل در مناسبات تهران و واشنگتن با کنشگری آمریکایی ها شروع شد، با کنشگری آمریکایی ها ادامه یافت و با کنش گری های آمریکایی ها ادامه خواهد یافت. ایران بازیگر دوم این مناسبات است و کمتر از آمریکا که بر ایران اثر می گذارد، می تواند بر آمریکا اثر گذار باشد. به عبارت دیگر، تحریم کننده، آمریکا و تحریم شده، ایران است. تا زمانی که تحریم کننده قانع نشود تحریم های خود را بردارد، تحریم شده نمی تواند تحریم کننده را مجبور کند مگر این که به خواست تحریم کننده تن دهد.فرض می کنیم جمهوری اسلامی سرانجام با مذاکره جامع یا فراگیر یا سیاسی با ایالات متحده آمریکا موافقت می کند. این تصمیم با استقبال آمریکا مواجه و مذاکرات دو جانبه یا چند جانبه در گوشه ای از جهان آغاز می شود. باز هم فرض می کنیم مذاکرات پس از فراز و فرودهای فراوان و طولانی مدت و نفسگیر، سرانجام به نتیجه می رسد. خروجی مذاکرات، احتمالا چنین خواهد بود:1 – محدودیت در کمیت و کیفیت فعالیت های موشکی ایران 2 – همگامی ایران با غرب در تحریم تسلیحاتی روسیه 3 – قطع حمایت های سیاسی، مالی و تسلیحاتی ایران از متحدان منطقه ای خود در مقابل، بخش عمده تحریم های هسته ای، موشکی، ضد تروریستی آمریکا علیه ایران برداشته و توافق جامع حاصل می شود. با این حال، این پایان کار نخواهد بود. مدت زمانی بعد، یک ترامپ دیگر در آمریکا از راه می رسد و توافق را برهم می زند و تحریم ها را مجدد بر قرار می کند به این امید که توافقی بهتر حاصل شود. آمریکا چند سال صبر می کند تا ایران دوباره زیر فشار، سرانجام به یک مذاکره جامعتر تن دهد. نتیجه این مذاکره احتمالا چنین خواهد بود:1 – الزام جمهوری اسلامی به رعایت حقوق بشر مد نظر غرب 2 – الزام جمهوری اسلامی به پذیرش روند سیاسی همگرا با غرب در ایران. در یک کلام «نرمالیسیون ایران» در عرصه های خارجی و داخلی و عقبگرد ایران به پیش از بهمن 1357 فارغ از نام نظام سیاسی حاکم بر ایران.فقط در این حالت، آمریکا حاضر می شود «وضعیت اضطراری» ایران را پایان یافته اعلام کند و اجازه دهد چه ایران اسلامی، چه ایران سکولار، چه ایران جمهوری، چه ایران پادشاهی، به جامعه جهانی تحت رهبری ایالات متحده باز گردد.آیا جمهوری اسلامی این پایان بندی را می پذیرد؟ اکنون مشکل در مذاکره کردن یا مذاکره نکردن ایران با آمریکا نیست. مشکل در این است که آیا تهران می تواند شرایط آمریکا را بپذیرد به گونه ای که امنیت ملی ایران به خطر نیفتد؟بر اساس تجربه تلخ خروج آمریکا از برجام، هرگونه توافقی که تمامی خواسته های آمریکایی ها را برآورده نکند، به قول سناتور تام کاتن، با چرخش یک قلم روی کاغذ، برباد خواهد رفت. بدون شناخت جهت گیری های ایالات متحده و ساختار تصمیم گیری آمریکا، به ویژه نقش غیر قابل کتمان کنگره آمریکا در تنظیم مناسبات تهران و واشنگتن، تلاش ها برای آشتی، تنش زدایی یا حتی مدیریت تنش میان دو کشور اگر محکوم به شکست نباشد، بسیار متزلزل و ناپایدار خواهد بود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اشاره
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سیدخلیل سجادپور- نگهبان یکی از مجتمع های معروف تجاری در مشهد که میلیاردها تومان اموال کسبه را با شگردی شگفت انگیز سرقت کرده بود، در حالی با شکایت 23 نفر از مغازه داران روبه رو شد که پوشاک سرقتی مربوط به 10 سال گذشته نیز در مخفیگاه وی وجود داشت.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، چند روز قبل یکی از فروشندگان پوشاک در مجتمع تجاری «ق» با طرح شکایتی در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، از دستبرد 6 میلیارد ریالی به انبار اجناس در طبقه منفی یک مرکز خرید (پاساژ) خبر داد و مدعی شد سارق یا سارقان اموال وی را طوری ربوده اند که هیچ سرنخی از خود بجا نگذاشته اند ...
در پی اعلام این شکایت، بلافاصله گروهی از ماموران دایره تجسس کلانتری احمدآباد، وارد عمل شدند و تحقیقات میدانی را با بازبینی دوربین های مدار بسته مرکز تجاری آغاز کردند، اما هیچ مورد مشکوکی در دوربین ها دیده نمی شد.
این امر در تجزیه و تحلیل های کارشناسی افسران دایره تجسس بیانگر آن بود که پلیس با سارق یا سارقانی حرفه ای و تیزهوش روبه رو شده است که با شگردی خاص به انبار اجناس دستبرد زده اند، بنابراین گروهی از نیروهای تخصصی با بهره گیری از تجربیات سرگرد علی عسگری (رئیس کلانتری احمدآباد) رصدهای اطلاعاتی را با بازجویی های فنی از افراد مرتبط با مرکز خرید در حالی آغاز کردند که تعدادی از نگهبانان و فروشندگان فعلی و سابق فروشگاه مذکور نیز زیر ذره بین تحقیقات قرار گرفتند. در همین حال نیروهای تجسس به یکی از نگهبانان مرکز خرید مشکوک شدند که نگرانی خاصی در چهره اش هویدا بود. این نگهبان 48 ساله که زیر رگبار سوالات تخصصی و انحرافی، دچار تناقض گویی شده بود ناگهان با دستانی لرزان و چشمانی اشکبار لب به اعتراف گشود و گفت: هنگام تعطیلی مرکز خرید، دوربین های مدار بسته را خاموش می کردم و به انبار کالاها و اجناس دستبرد می زدم؛ چراکه کنترل دوربین ها در اتاق محل نگهبانی و در اختیار خودم بود. گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است به دنبال اعترافات نگهبان مذکور که از حدود 13 سال قبل در همین مرکز خرید مشغول کار بود، بررسی های پلیس وارد مرحله جدیدی شد و او 272 ثوب پوشاک دخترانه و پسرانه سرقتی را تحویل نیروهای انتظامی داد اما 4 تکه از پوشاک مذکور متعلق به شاکی نبود.
به همین دلیل سرنخ مهمی به دست پلیس افتاد که نشان می داد نگهبان مذکور به فروشگاه های دیگر مرکز خرید نیز دستبرد زده است. طولی نکشید که مشخص شد 3 ثوب از لباس های کشف شده متعلق به یک فروشگاه بوده و یک ثوب باقی مانده نیز از انبار دیگری سرقت شده است.
به این ترتیب ابعاد دیگری از پرونده دستبرد به فروشگاه ها و انبارهای مرکز خرید لو رفت و متهم مذکور با شاکیان بیشتری روبه رو شد. این گونه بود که صاحبان کالاها و کسبه بازار به بازبینی کالاهای خود پرداختند و دریافتند که بسیاری از اموال و پوشاک آن ها به تدریج مورد دستبرد قرار گرفته است و آن ها ضمن خودداری از طرح شکایت در مراجع قانونی، به مشتریان فروشگاه مشکوک شده اند یا فروشنده ها را با سوء ظن به سرقت اخراج می کردند. با وجود این سرقت ها همچنان ادامه داشت و هیچ سرنخی هم از سارق یا سارقان به دست نمی آمد.
بنا بر گزارش روزنامه خراسان، در همین حال یکی از کسبه بازار که یک ثوب لباس گران قیمت وی در میان اموال مکشوفه بود، با طرح شکایتی ادعا کرد: همزمان با سرقت لباس مذکور زنجیر و پلاک طلا نیز به ارزش یک میلیارد ریال از گاو صندوق فروشگاه وی سرقت شده است. براین اساس، نگهبان 48 ساله در ادامه بازجویی ها مقابل افسر پرونده نشست و درحالی که دست از قصه گویی شسته بود درباره شگرد شگفت انگیز خود گفت: به دلیل اعتماد و اطمینانی که در طول 13 سال گذشته کسب کرده بودم، وسوسه شدم و تصمیم به سرقت اجناس گرفتم. وقتی نوبت نگهبانی من فرامی رسید، شب هنگام قفل مغازه ها را می گشودم و با خاموش کردن دوربین های مداربسته و همچنین استفاده از نقاط کور دوربین ها به داخل فروشگاه می رفتم، سپس پوشاک و کفش ها را داخل کیسه های بزرگ زباله می ریختم و آن ها را در پوشش زباله از مرکز خرید بیرون می بردم و بلافاصله به تربت جام می فرستادم تا خواهرم به صورت خانگی به همسایگان و اهالی محل بفروشد!
با این اعترافات صریح، بی درنگ افسران دایره تجسس هزار و 270 ثوب انواع پوشاک را که بیش از 8 میلیارد ریال ارزش داشت به کلانتری انتقال دادند و این گونه کنکاش های تخصصی برای کشف زوایای پنهان دیگر این پرونده سرقت ادامه یافت. همزمان با طرح شکایت 8 نفر دیگر از صاحبان کالاها که اجناس سرقتی آنان کشف شده بود، متهم یاد شده دوباره به اتاق بازجویی هدایت شد و به اختفای تعداد زیادی از اموال سرقتی در طبقه منفی 2 این مرکز خرید اعتراف کرد. به این ترتیب و با راهنمایی های وی، 864 ثوب پوشاک زنانه دیگر به ارزش 7 میلیارد ریال در حالی کشف شد که بانوی صاحب اموال با چشمانی حیرت زده و متعجب به بخشی از کشفیات مذکور می نگریست و ناگهان ادعا کرد تعدادی از لباس های زنانه سرقتی مربوط به 10 سال گذشته است که بررسی برگه های خرید (فاکتور) نشان داد 40 میلیارد ریال از اموال وی کسری دارد.
به گزارش روزنامه خراسان، دامنه تحقیقات پلیس که با دستورهای ویژه قضایی همراه بود، به منزل همسر صیغه ای متهم کشید و مشخص شد که تعداد زیادی از پوشاک سرقتی نیز در آن مکان نگهداری می شود که با انتقال این اجناس به کلانتری، تراکنش 20 میلیارد ریالی حساب بانکی وی و خواهرش نیز لو رفت و ابعاد این پرونده گسترده تر شد. درخور یادآوری است تاکنون 23 نفر از مال باختگان از نگهبان مذکور شکایت کرده اند و تحقیقات بیشتر نیروهای انتظامی برای واکاوی و ریشه یابی این پرونده همچنان ادامه دارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.